محل تبلیغات شما
م م» دیروز غیرمنتظره سکته کرد. چرا گفتم غیرمنتظره؟ انگار سکته های دیگر خبر می دهند. نه! هیچکس انتظار اتفاقات بد را ندارد. هیچ کس نمی تواند به خودش بقبولاند که فلان چیز، باب میلش نخواهد بود. ته دل همه ی ما، امید به معجزه ای دو زانو نشسته، سکوت کرده و زل زل به چشم هایمان نگاه می کند. ما دستش را محکم گرفته ایم و نگاه مان را از تاریکی های اطرافش می یم. هی بغض می کنیم. هی التماس چشم های مان بیشتر می شود.

گاهی در خیالاتم خفه اش می کنم، ولی خب دوستش هم دارم

پاکش کن و دیگه به روی خودت نیار

آنجا که لای ورق ها می توان زیست

های ,هی ,مان ,چشم ,زل ,نمی ,محکم گرفته ,را محکم ,دستش را ,ما دستش ,گرفته ایم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها